جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ترک زاده: (تعداد کل: 1)
ترک زاده
[تُ دَ / دِ] (اِ مرکب) فرزند ترک. ترک زاد. که زنی ترک او را زاده باشد:
که این ترک زاده سزاوار نیست
کس او را به شاهی خریدار نیست.فردوسی.
یکی ترک زاده چو زاغ سیاه
برین کوه بگرفت راه سپاه.فردوسی.
رجوع به ترک زاد شود.
که این ترک زاده سزاوار نیست
کس او را به شاهی خریدار نیست.فردوسی.
یکی ترک زاده چو زاغ سیاه
برین کوه بگرفت راه سپاه.فردوسی.
رجوع به ترک زاد شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.